یه پسر شیطون...
سلام نم نم بارون بزرگ میشی و من به خودم میبالم برای بودنت غرق تماشای تو میشم و ساعت ها میگذره حرف میزنی و تو دلم یک دنیا ذوق میشینه... بخدا مثل نم نم بارونی باید تو رو نفس کشید و بویید... باید ثانیه ثانیه کنارت بچگی کرد... تو بهترین بهونه واسه زندگی کردنی یه آرامشِ پر آشوب خدا رو شکر که هستی - ایلیا جون اون شب خوابِ باالای سرت رو خاموش کن - پاهام نمیرسه!! - - ایلیا برو سر میز صبحونه ات رو بیارم - الان میرم - اون زیر چکار میکنی؟! - تو گفتی برو زیر میز صبحونه ات رو بیارم - و بالاخره ...
نویسنده :
مامان فاطیما
20:10